شکوه
وقتی که قاصدک
پر بریزد،برآشیانه ی اندوه
غزل بی سبب ترین بهانه هاست!
تا آفتاب ؛
پنجره ای را گم نکرده بتابد ،
وکلافه ترین دقایق،صف میکشند
- تا وصف بطالت هرزه ی حیات را
هجی کنند!!
باری به شانه های خمیده ی امید.....
-
فردا
فرش قرمزی پهن میکنم ،
به وسعت ناشکیب سرگردانی بغض ،
تا تو را که نمیآیی
کران تا به کران،
دوباره بگریم.
- ۰ نظر
- ۲۳ مهر ۹۴ ، ۲۳:۵۷
- ۱۹۳ نمایش