هشدار
سه شنبه, ۱۷ آذر ۱۳۹۴، ۱۲:۴۳ ق.ظ
دقیقه ها
تاکسی میگیرند و میروند!
با چمدان های شلخته شان،
که با دسته وچرخ شکسته
آبروی تورا
نمیبرند!
دریا
نه دیکته میگفت و نه لالایی میخواند !
و فاجعه ای میخزید،
از سمت شرق ساحل سیمانی،
_ که قبرستان قایق های خسته
بود_
باد بی پروا
آتش فندکم را جوید!
من ماندم و صخره ها،
دلواپس موجی که،
باچشمهای دریده اش
سر بدیوار میکوبید !!!!
فاصله ها
کوتاه میشوند.
شهرها نزدیک
بین دیوارها نجوای تازه ای،
پای برهنه
مهمان کنج خلوت هاست :
گاهی
نزدیکتر از نوازش مادر !
مانوستر از نگرانی پدر
گاهی عمیقتر از نگاه همسر
صمیمیتر از بوی نان،
ؤگاهی
شفافتر از عطر سجاده ات........
صدای زنگ هشدار کدام ؟؟؟؟؟؟
- ۹۴/۰۹/۱۷
- ۲۵۵ نمایش