عابر
۲۷
ارديبهشت
مسافر
در شهر من خیابانی هست،
بارانی
که درختان اقاقی دارد
و
بنفشه هایش
به رنگ دلهای مسافران لباس میپوشند!
آنسوی میدان همیشه،
کوچه های بن بستی ایست،به پهنای آغوش عابران
از نانواییها که گذشتی
دیوارهاوفاصله ها منگ میشوند
و کوچه ها شتابان
از تو عبور میکنند
پشت درب هر خانه ای،سکوییست
که اگر بار بگذاری،
میگذری……
قسم به آیه ی باران
برای من مشتی بوی ناب کاهگل بیاور
شمعی دلتنگ،
که نذر خورشید بود و
نسیم سرگردان.
- ۰ نظر
- ۲۷ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۰:۱۴
- ۲۰۶ نمایش