خلسه
۲۲
ارديبهشت
گرمی دستانت:
من ویک خرمن آه
مرز این فاصله ها را طی کن
این منم:پای دلم بسته به خاک
- جاریم درقفس فرض زمانی تا اوج
،،، بعد این خلسه به آوارگی ثانیه هاست!!
- فرصت حزن دریغی به عبث!
حاصلی نیست
ازین برهه ی بی حاصل درد......
جذر مجذورترین دیوارها
- من حیران دقایق
من مات
هجرتم: سفر تاب عناصر
از هیچ
توشه ام:
محنت سرد نگاهت ؛
تا هیچ .
- ۰ نظر
- ۲۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۸:۵۰
- ۲۲۴ نمایش