دیدار شعر

گاهی نگاهی...

دیدار شعر

گاهی نگاهی...

بودن فراتر ازخور و خواب ودیدن و دیدار و گفت وگوست.....
باشیم و بمانیم آنگونه که نقش بردلهانهیم وبرق نگاه ها شویم وتبسمی برلبها.....
هنر انسان بودن بودن ماندگار است.هماره باشیدوبمانید.

آخرین مطالب

۸ مطلب در آبان ۱۳۹۴ ثبت شده است

افسون

۲۴
آبان


  بامن
تماس اگر میگیری،
بوقت شهر غروب،
   به ساعت اندوه،
  به لحن نوحه ی خون سیاوشان باشد!
عجیب غمگینم
 -- کسی نمیآید
و روزها اینجا،عجول و بدخطند !
و شمع های گران ،دروغ میگویند!
  صدای سرفه ی احساس هیچکس انگار،
دریغ چیدن یک گل، به آرزویی نیست!
  سیاه میپوشم
  عزای ثانیه ها، وفات لبخند است

  • ابوالفضل خداوردی پور

نوا

۱۷
آبان

چیز مهمی نیست
  سانحه ی بودن!
 -- نوای خسته ی کمانچه ای ناکوک 
میدانی ؟
شاید اگر جیب ها و دستهامان را
نداشتیم
دلهایمان
  کفایت نگاهمان را میکرد!


  • ابوالفضل خداوردی پور

خالی

۱۵
آبان

خالی تر ازدستان صیدم
انبان امیدم بود ! 
که در اقیانوس واژه های فراق،
نیافتم
فراغتی از تو

کاش چیده بودم،گل لبخندت را
وقتی که در بهار نگاهم،
شکوفه زد

آموخته ام
بذر دلتنگی ات را ،
در گلدان خیالم بکارم
نه در باغ امید!


  • ابوالفضل خداوردی پور

اجابت

۱۳
آبان

کلید میکنم
روی واژه واژه ی حس نگاهت ، محو میشوم!
از ضمیرناب زمان،
تا پلک خیس هجاهای انس، رسوب میکنم !
همچون اخگری،
 به سینه ی بغض همیشه ات ؛
سبکتر از خیالی سیال،
به پهنای وسعت اندوه ،مجذوب تمنایی جاودان.....
برمن روامدار،اینگونه داغ فراغت به سینه ام،
یک جرعه از جوانه ی اشکت ،ترانه کن
نفرین براین شقاوت شیاد آرزو
برگی زاشتیاق،درنگی ز شوق،شبنمی از التهاب عشق ؛
ای رستخیز اجابت ،
نشانه ای ؟


  • ابوالفضل خداوردی پور

مرکب وهم

۰۶
آبان

درک درستی در حیطه ی چگونه انگاری تصورات آدمها آن هم در قالب هر شخصیت متفاوتی - مستقلا - باید داشته باشی تا بتوانی چند درصدی شاید آنچه که به آن عکس العمل در مواجه های مجازی میگویند، را پیش بینی کنی؟ شک ندارم دوستانی که در عرصه های جامعه شناسی،مردم شناسی و روانشناسی و و و مطالعه و تفحصی داشته اند در مورد این عقیده و نظر حقیر بابنده هم رای میباشند.

در جوامع کنونی که بطور اخص در نحوه ارتباطات مردم با هم دگرگونی های عظیمی به کمک رشد تکنولوژی اتفاق افتاده  چالش های تازه ای هم ناچار همگون و همسوی با این تغییرات سر برون آورده و میآورند که گاهی قرین بافضایل یا رضایل انسانی شکوفا شده و تاثیرات بسیاری در اکثر موارد بر پیچیدگی های ارتباطی گذاشته و میگذارند

سوار بر تلاطم امواج تکنولوژی معرکه و اتفاقی سر برون آورد که همسوی با جهان واقعی گستره ای مجازی را دامن زد، که با سرعت سر سام آوری حقیقت و واقعیت را به کام گرفته و ناچار و بی بدیل به هزاران دلیل درست و غلط بر پهنه ی بینهایت خود افزوده و حتی فرصت حیرت را از نگاه مبهوت بشریت دریغ میدارد!

براستی در مواجهه با این چالش بزرگ آدمی چه کرده؟ و چگونه مهار این وسعت را به دست خواهد گرفت؟ ودر ازای فرصت های بیکران این عرصه چه بهایی پرداخته و میپردازد؟

در این دو یا سه دهه ای که جولان بشریت در عرصه های مجازی به سمت بیکرانگی شتاب گرفته است علاوه بر اندوخته هایی که اطلاعات مینامیمم و در دسترس یکدیگر مینهیم که خود موجب مزایا و معایب فراوانیست ،چندین مورد بهای گزاف ناخواسته ی دیگری از کف داده ایم که شاید در مواجهه با عواقب به ناچار آن هنوز سر درگم مانده باشیم.

آنچه که در این مجال بیشتر علاقمند به عنوان آن هستم، بحران توهم بر عرصه ی قضاوت از دیگران در محیط محدود مجازیست ، د بیشک دسترسی آنانی که درتسلط و تحلیل اطلاعات سرورهای بزرگ و متعددحصول نتایج را به سمت بیزینس و کسب درآمد پیش میرانند بنا به دسترسی های خاص که در قبالپرداخت های کلان اتفاق می افتد کمتر دچار وهم و سراب خواهند شد اما نقطه نظر حقیر بستریست که در محدوده ی کاربران متعارف سطحی و خانگی اتفاق افتاده و می افتد.


  • ابوالفضل خداوردی پور

نیزه

۰۳
آبان
گل میکند نگاه نیزه ،درین شام بی فروغ
نفرین برین شب و ستم وهمه ی خلق اهل شام
  • ابوالفضل خداوردی پور

اسارت

۰۳
آبان
زنجیر این اسا رت و دیوار این خرابه،مرا میکشد عمو
میترسم از نگاه سواران مست شام

  • ابوالفضل خداوردی پور

دعا

۰۳
آبان
  • ابوالفضل خداوردی پور